سال دهم بعثت-طائف: حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)برای تبلیغ دین مبین اسلام به طائف هجرت نمودند.بزرگان شهر پس از نپذیرفتن این دعوت با برخوردهای توهین آمیز واخراج رسول الله در کمال بی شرمی سفیهان خود را بر سر راه آن حضرت گماشتند تا او را سنگسار کنند.ندانیم که حضرت رحمه للعالمین از این ماجرا دلشکسته گشتند یا نه اما در تاریخ آمده است در راه بازگشت از این سفر اتفاقی دیگر رخ داد . جوانی مسیحی به نام عداس پس از شنیدن سخنان پیامبر مسلمان گشت.
سال 2015 میلادی-فرانسه- پیامبر اسلام بار دیگر برای تبلیغ دین جهانی اسلام هجرت نمود این بار به غرب،.پس از نپذیرفتن اسلام توسط بزرگان پوشالی غرب بار دیگر در اقدامی شرمگین به پیامبر توهین شد. این بار نیز در راه بازگشت اتفاقی دیگر در حال رخ دادن بود. جوانان مسیحی وغربی پس ازشنیدن سخنان پیامبر مسلمان شدند. این بار اروپا وغرب همگی عداس شدند.
خبر رسیده پیامبر اسلام را در شاهراهای جهان سنگ می زنند وپیامبر فریاد هل من ناصر ینصرنی را سر داده اند. در این زمانه اگر لبیک نگوییم از رحمت الهی گریزان شده ایم و اگر لبیک گویان با جان ومال وانفس به یاری رحمه للعالمین رویم به دامان رحمت الهی چنگ زده ایم .آری پیامبر رحمه للعالمین است که سنگ میخورد تا به همه بفهماند که دشمنی دشمن با انقلاب اسلامی بر سر منافع ملی نیست بلکه بر سر منافع حیاتی ماست. او سنگ می خورد تا من وتو بیدار شویم . ما مامور به حفظ منافع حیاتی مان هستیم نه مامور به حفظ منافع ملی که در صورت برعکس شدن آن خداوند نیز منافع ملی ما را ضمانت نخواهد کرد که خود در قرآن چنین فرمود: ومن اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و آیا منفعت حیاتی ما چیزی جز قیام با انگیزه الهی است؟